تاریخ انتشارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۵۹
کد مطلب : ۴۱۷
۰
plusresetminus
انسان‌ها طبیعتاً در پی رسیدن به کمال هستند و دست‌یابی به این هدف نیازمند الگوها و روش خاصی است. دیدگاه‌های روان‌شناسان کمال، الگوها و معیارهایی را برای رسیدن به این هدف مهم انسانی بیان می‌کند. بنابر دیدگاه ما، مهدویت بهترین مکتب برای ارائة الگوها و راه‌های رسیدن به کمال واقعی است.
بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال
چکیده
این نوشتار به بررسی تطبیقی ویژگی‌های شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال پرداخته است. از این‌روی، پس از تبیین مفاهیم شخصیت، انتظار، روان‌شناسی کمال و مؤلفه‌های روان‌شناختی انتظار، به بررسی نقش هر یک از این مؤلفه‌ها بر شخصیت انسان منتظر می‌پردازد و آن‌گاه آن را با معیارهای سلامت روان از دیدگاه روان‌شناسی کمال مقایسه می‌کند.
واژگان كليدي
شخصیت، منتظر، روان‌شناسی کمال.
مقدمه
انسان‌ها طبیعتاً در پی رسیدن به کمال هستند و دست‌یابی به این هدف نیازمند الگوها و روش خاصی است. دیدگاه‌های روان‌شناسان کمال، الگوها و معیارهایی را برای رسیدن به این هدف مهم انسانی بیان می‌کند. بنابر دیدگاه ما، مهدویت بهترین مکتب برای ارائة الگوها و راه‌های رسیدن به کمال واقعی است. در حقیقت، انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد و اگر انسان منتظر به وظایفی عمل کند که برای او برشمرده شده، به الگوی مطلوب انسان دین‌دار دست می‌یابد و به جایگاه و مرتبه والایی می‌رسد. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همة شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی می‌رسد که مورد انتظار دین اسلام است؛ بالاترین نقطة کمال. (شفیعی سروستانی، 1380: 20) لذا این مقاله با بررسی تطبیقی ویژگی‌های شخصیتی انسان در مکتب انتظار با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال، صحت این مدعا را بررسی می‌کند.
اهمیت پژوهش
شناخت انسان کامل از دیرباز معیاری برای شناخت افراد انسانی به شمار می‌رفته است. شاید بتوان گفت ریشة گرایش به شناخت انسان کامل، میل درونی آدمی به کمال و هم‌چنین دوری وی از نقص، ضعف و حقارت است. تطور در دوره‌های گوناگون شناسایی انسان بر مفهومی خاص تکیه دارد. از این‌رو، هر اندیشمند و متفکر و هر مکتب و نظام فکری برای شناسایی انسان بر مفهومی ویژه و برداشتی خاص از انسان تکیه می‌کند که در واقع تلقی وی را از انسان نشان می‌دهد. (ادیبی، 1356)
انگیزش و گرایش ذاتی آدمی به کمال و تعالی و شناخت توصیفی وی از خویش او را به سمت شناخت بایدها و نبایدها و آگاهی از الگوها و معیارهای انسانی می‌کشاند. میل به کمال و دوری از نقص، ضعف و رذالت، آدمی را به یافتن الگوی مطلوب و معیاری ایده‌آل ره می‌نماید و لذا می‌توان گفت توجه انسان برای شناسایی و یافتن الگو و ایده‌آل از میل کمال‌طلبی وی برآمده است. همین جست‌وجوی بی‌پایان انسان را واداشته تا موجودات ماورایی و رب‌النوع‌ها و زمانی هم شخصیت‌های تاریخی را انسان کامل پندارد. از این‌رو، ردپای انسان کامل را در همة فرهنگ‌ها و مکاتب فکری و ادیان به گونه‌ای می‌توان یافت. (نک: واعظی، 1377: 5) در این میان برخی از روان‌شناسان معاصر بر اساس جهان‌بینی خویش، انسانی را نمونه و برتر معرفی نموده‌اند و عنوانی خاص چون «انسان خلاق»، «انسان خود‌انگیخته»، «انسان به فعلیت رسانده» بر آن نهانده‌اند. شاید بتوان گفت به عدد انسان‌شناسان، نمونه‌ای از انسان کامل معرفی شده است.
با روشن شدن جایگاه و اهمیت شناسایی انسان و شناخت انسان کامل، به منزلة الگو، به بررسی تطبیقی انسان مطلوب و ایده‌آل در مکاتب روان‌شناسی و ویژگی‌های انسان منتظر می‌پردازیم.
تعریف شخصیت
شخصیت، الگوی نسبتاً پایدار و ثابت افکار، هیجان‌ها و رفتار یک فرد است که ویژگی‌های نسبتاً با‌ثبات و پایداری را دربر می‌گیرد که صفت نامیده می‌شود؛ صفاتی مانند زودرنجی و مضطرب بودن. (کریمی، 1388: 180)
روان‌شناسی کمال
روان‌شناسى كمال به جنبة سالم طبيعت آدمى مى‏پردازد، نه به جنبة ناسالم آن (بيمارى روانى). هدف آن نيز درمان مبتلايان به روان‌نژندى و روان‏پريشى نيست، بلكه بيدارى و رهايى استعدادهاى عظيم انسان براى از قوه به فعل رساندن و تحقق بخشيدن توانايي‌هاى خويش و يافتن معناى ژرف‌ترى از زندگى است. تصويرى كه روان‌شناسان كمال از طبيعت انسان به دست مى‏دهند، خوش‏بينانه و اميدبخش است. آنان به قابليت گسترش و شكوفايى كمال خود و تبديل شدن به آن‌چه در توان آدمى است اعتقاد دارند. هفت نظريه از روان‌شناسان بزرگ انتخاب شده كه با وجود نقاط اشتراك فراوان، هر كدام تصوير جداگانه‏اى از انسان مطلوب ارائه كرده‏اند. روان‌شناسان کمال دربارة موارد زیر، نظر خود را به گونه‌ای طبقه‌بندی شده مطرح کرده‌اند: «انگیزش، تأکید بر هشیار یا ناهشیار، تأکید بر گذشته، تأکید بر حال، تأکید بر آینده، تأکید بر افزایش یا کاهش تنش، نقش کار و هدف‌ها، احساس مسئولیت دربارة دیگران و ماهیت ادراک». (شولتس، 1385: 6)
برخی روان‌شناسان کمال عبارتند از: آلپورت (G.Allport) (الگوی انسان کامل)، راجرز (C.Rogers) (الگوی انسان با کنش کامل)، فروم (E.Fromm) (الگوی انسان بارور)، مزلو (A.Maslow) (الگوی انسان خواستار تحقق خود)، یونگ (C.G.Jung) (الگوی انسان فردیت یافته)، فرانکل (V.Frankl) (الگوی انسان از خود فرارونده) و پرلز (F.Perls) (الگوی انسان این‌مکانی و این‌زمانی).
مفهوم انتظار
معنای لغوی انتظار عبارت است از: انتظار آن را کشید، منتظر آن شد، متوقع آن شد، به آن مهلت داد. (بندرریگی، بی‌تا)
لفظ انتظار مفهومی ضد یأس دارد و مراد از «در انتظار چیزی بودن» آن است که وقوع آن را یقینی بداند و چشم به راه آن باشد. (فقیه ایمانی، 1384: 118)
الگوی مهدویت در اسلام، مجموعه نظام اعتقادی فرد دربارة امام عصر(عج) را گویند که پیرو آن، انتظار حضرت و تکالیف خاص دربارة ایشان برای وی لازم می‌گردد. اعتقاد به امام عصر(عج) به معنای ایمان و اعتقاد به امام معصومی (دوازدهمین امام شیعیان) است که متولد شده و اکنون در پَسِ پرده غیبت به سر می‌برد و روزی به مشیت الهی ظهور خواهد کرد. (بهرامی‌احسان، بي‌تا)
مؤلفه‌های انتظار
انتظار در مكتب اسلام، تنها رويكردی عاطفى نيست، بلكه رويكردهاى معرفتى، اجتماعى، اخلاقى و فردى را نيز شامل مى‏شود. از اين‌روى، مى‏توان انتظار را هم‌چون منشورى دانست كه تجليات گوناگونى دارد. در بُعد روان‌شناختى انتظار، بیشتر به آثار كاركردى آن توجه می‌شود؛ (شرفی، 1382: 22 - 30) اهدافی که یک منتظر واقعی برای خود ترسیم می‌کند و تمام توان خود را در راه رسیدن به آنها به کار می‌بندد و اوج‌هایی که شیعه در تمام قرن‌ها و عصرها بدانها چشم دوخته و خود را در مسیر دست یافتن بدانها قرار می‌دهد. (احمدی سعدی و فرزادفرد، بی‌تا:190)
انتظار امام معصوم(ع) از لحاظ روان‌شناختی، حالت‌های زیر را در انسان پدید می‌آورد:
امید، آمادگی و اشتیاق. هر یک از این مؤلفه‌ها در شخصیت انسان منتظر تأثيراتی خواهد گذاشت که در ذیل به آنها پرداخته خواهد شد. (بهرامي‌احسان، بي‌تا)
مؤلفة امید
بُعد امید به ظهور امام زمان(عج) عبارت است از حالاتی که انسان منتظر دارای آن است و نشان‌دهندة آرزو و امید ظهور امام عصر(عج) است. (همو) برای درک تأثير مؤلفة امید در شخصیت انسان منتظر باید ابتدا به بررسی رابطة انتظار با زمان پرداخت.
الف) انتظار و زمان گذشته
1. اميرمؤمنان علي(ع) دربارة تأثير وراثت و انتقال ويژگي‌هاى والدين به فرزندان مي‌فرمايد:
حُس‍‍ن الأخلاق برهان كرم الأعراق؛ (تميمي آمدي، 1366: 254)
خوي نكو، نشان وراثت نيكوست.
تأثير وراثت، به معناي اختيار نداشتن انسان نيست، بلكه بيان روند طبيعي انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقيقت، سعادت، شقاوت، كفر، ايمان و... در كودك حالت تعليقي دارد كه چون در محيط مساعد قرار گيرد، به فعليت مي‌رسد. به بيان ديگر، نقش وراثت آن است كه زمينه‌هاي سرشتي را قوي‌تر مي‌كند و ضريب امكان تحقق آنها را در شرايط محيطي مناسب افزايش مي‌دهد. (رفيعي، 1371: ج3: 164) پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت كند و عوامل ديني و اخلاقي را در اولويت قرار دهد، زمينه و بستري فراهم مي‌آورد تا در آينده بتواند به آساني محبت حضرت مهدي(عج) را به فرزند خود انتقال دهد و بر منتظران واقعی حضرت بیفزاید. از همین روی، پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند:
تزوّجوا فی الحجز الصالح، فإنّ العرق دسّاس؛ (متقي هندي، 1409: ج16: 296: ح44559)
با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد.
2. حضرت علي(ع) دربارة تأثير محيطى كه کودک در آن رشد كرده (دوران كودكى) فرموده است:
قلب نونهال، مثل زمين خالي مي‌ماند كه هرچه در آن بكاري می‌پذيرد. (شريف رضي، 1412: ج3، 40: نامه 31)
هم‌چنین علی(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌فرماید:
أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ: حبّ نبیِّکم و حبِّ أهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ؛ (محمدی ري‌شهري، 1383: ج14: 368)
فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، محبت اهل‌بیت او و قرائت قرآن.
محبت حضرت مهدي(عج)، ارزشي است كه مي‌تواند از راه خانواده به فرزندان انتقال يابد و در درونشان نهادينه شود، اما این انتقال محبت، باید با معرفتي فهمیدنی برای كودكان همراه باشد. در حقیقت، محبت يعني دوستي همراه با عمل به دستورات اهل‌بيت و به عبارت ديگر، دوستي اهل‌بيت و در گفتار، كردار و پندار، مانند آنان بودن. چنين محبتي مي‌تواند سعادت و خوش‌بختي را براي خانواده‌ها به ارمغان آورد و فرزندان آنان را در زمرة منتظران راستین حضرت قرار دهد.
اسلام و در نتیجه مکتب انتظار، دربارة تأثیر گذشتة فرد در رشد و شكوفايى استعدادها، شكل و جهت‏دهى به رفتار، الگودهى و آموزش، انتقال ارزش‌هاى اخلاقى و انتقال آداب و رسوم و قوانين اجتماعىِ تأییدشده در منابع اسلامی تردید نمی‌کند. با وجود این، برخلاف ديدگاه فرويد دربارة كنش متقابل ميان جنبه‏هاى ارثى و عوامل محيطى، اسلام اين تعامل را هميشه تعيين‌كننده نمی‌داند، بلكه تعامل وراثت و محيط را در قلمرو رفتارهاى اختيارى انسان زمينه‏ساز می‌داند و اراده و انتخاب شخص را عامل تعیین‌کننده برمی‌شمارد؛ يعنى انسان مؤمن در مکتب انتظار، هيچ‌گاه مجبور و اسير دست‏بسته گذشتة خود نيست و با اراده و اختيار آگاهانة خود مسير كمال و تعالى خود را برمى‏گزيند. (آذربايجانى، 1375: 6 - 22)
آلپورت نیز معتقد است تجربه‌های کودکی در رشد و پرورش شخصیت سالم اهمیت دارند. با وجود این، بنابر عقیدة وی، جراحت‌ها و کشمکش‌های دوران کودکی شخصیت‌های بالغ را نمی‌راند. روان‌نژندها اسیر تجربه‌های کودکی خویشند، اما اشخاص سالم از قید و اجبارهای گذشته آزادند. به نظر آلپورت، نیروهای نا‌آگاه یا تجربه‌های کودکی رهنمون شخصیت سالم نیستد. در حقیقت زمانی که شخصیت سالم شکل گرفت، از گذشته آزاد است. (كريمي، 1388: 15، 25، 34)
در این‌باره دو. آن شولتس (D. Schultz) نیز مى‏نويسد:
سلامت روانى، پيش‏نگر است، نه پس‏نگر. دورنما، چيزى است كه شخص اميدوار است بشود نه آن‌چه پيش‏تر روى داده است و دگرگونى‏پذير نيست. (كريمي، 1388: 34)
راجرز نیز منکر تأثير گذشته بر شیوة نگرش حال نیست و این تأثير را در میزان سلامت روانی انسان‌ها مؤثر می‌داند، اما معتقد است که اشخاص سالم می‌توانند خودشان راهنمای دگرگونی و کمال خویش باشند و زندگی‌شان را بدون تأثير رویدادهای گذشته هدایت کنند. او اهمیت زمان حال و چگونگی ادراک آن را برای شخصیت سالم، بیش از گذشته می‌داند. (كريمي، 1388: 40 و 55)
ب) انتظار و زمان حال
سید بن طاووس دعای عهد را به نقل از امام صادق(ع) چنین آورده است:
بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی‌ام، عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم با او تجدید می‌کنم... .
در روایتی نیز آمده است:
فتوقّعوا الفرج صباحاً و مساءً؛ (کلینی، 1363: ج1: 333: ح1)
هر صبح و شام منتظر فرج باشید.
هم‌چنین روایت شده است:
ثم يقبل کالشَّهاب الثّاقب؛ (مجلسی، 1403: ج51: 72: ح13)
و سپس هم‌چون شهاب فروزانی خواهد آمد.
امام زمان(عج) نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور، همة شیعیان را در زمان غیبت به اعمال پسندیده و دوری از اعمال ناپسند فرا می‌خواند و می‌فرماید:
پس هر یک از شما باید آن‌چه را پیشه سازد که موجب دوستی ما می‌شود و از هر آن‌چه موجب خشم و ناخشنودی ما می‌گردد دوری گزیند؛ زیرا امر ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه، کسی را از کیفر ما نجات نمی‌بخشد. (همو: ج53: 175 - 176: ح7)
این روایات نشان می‌دهد تأكيد اصلى مکتب انتظار، شكوفايى استعدادها و نيروها در زمان حال است كه بايد بدون از دست دادن فرصت دست ‏به كار شد. از اين جهت مى‏توان گفت ديدگاه روان‌شناسان کمال، خصوصاً ديدگاه «پرلز» كه بر زمان و اين مكان تأكيد بسيار دارد، با ديدگاه مکتب انتظار تقريباً مشترك است. پرلز معتقد است با وجود این‌که باید از گذشته آگاه بود، نباید در آن زیست و هم‌چنان‌که باید برای آینده برنامه‌ریزی کرد، نباید برنامه‌ریزی را جانشین زمان حال قرار داد. او می‌گوید: شخصیت سالم در زمان حال و برای حال زندگی می‌کند. از نظر او، این مکان و این زمان است که تنها واقعیت موجود است و باید مسئولیت زیستن در هر لحظه و بهره‌مند شدن از این تجربه‌ها را به عهده گرفت. (كريمي، 1388: 181 - 182)
ج) انتظار و زمان آینده
انتظار، نور سپید و بارقۀ امید را در دل انسان زنده می‌کند:
وَ أَشرَقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها؛ (زمر: 69)
و زمين به نور پروردگارش روشن گردد.
امام صادق(ع) «بنور ربها» را «امام الارض» می‌نامند. (قمی، 1387: ج2، 253)
انتظار فرج از آن جهت مورد تأکید و توصیة اهل‌بیت(علیهم السلام) بوده که امید به آینده را در شیعۀ منتظر پدید می‌آورد و همین امید، نقش بزرگی در زندگی او دارد. (احمدی سعدی و فرزاد فرد، بي‌تا: 178)
امام علی(ع) می‌فرمایند:
منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نباشید. همانا دوست‌داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خداوند انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند. (صدوق، 1403: ج2، 616)
اميد، محرك انسان براى رويارويى با آينده است. برخى آن را انگيزه و برخى ديگر آن را نياز آدمى مى‏دانند. به عقيده مزلو، از روان‌شناسان مكتب كمال، «انگيزة آدمى، نيازهاى مشترك و فطرى است كه در سلسله مراتبى از نيرومندترين تا ضعيف‏ترين نياز قرار مى‏گيرد.» (كريمي، 1388: 91) آدمى، پيوسته و در پى انجام هركارى، به دنبال غايت و مقصودى مشخص بوده و قبل از اقدام به آن نيز، نيازمند انگيزه‏اى براى آغاز عمل است. بر اين اساس، انسان براى تداوم زندگى و تحمل دشواري‌هاى آن، نيازمند انگيزه‏اى نيرومند است كه در پديدة «اميد به آينده» تجلى مى‏يابد؛ آينده‏اى كه به مراتب، عالى‏تر، زيباتر و بهتر از امروز باشد. (شرفی، 1382: 22 - 30)
واژة رمزگون «انتظار» در متون ديني همين آرمان را بسط مي‌دهد و آشكار مي‌كند. بدين سبب، منتظران در فراسوي امروز به فردا مي‌نگرند؛ فردايي كه همة سويه‌هاي زندگي انسان در آن زيباتر و پرمعناتر است. اين اصل آينده‌انديشيِ معناساز، تنها به مفاهيم سياسي و اجتماعي بازنمي‌گردد. فرديتِ مبتني بر چنين انگاره فرا‌انديشانه ديني نيز ساماني متمايز از ديگرگونه‌هاي زندگي فردي دارد.
مؤمن در اين ديدگاهِ ايمان‌ساخته، «منتظر» است. اين انتظار، رشدخواهي، تحرك و اميد را در پی مي‌آورد.
از نظر فرانکل، رويكرد آينده‏گرا با ويژگى «سلامت روان» از نسبت معقول و منطقى برخوردار است؛ چرا که او شخصيت‌هاى سالم را دارای ويژگي‌هاى ديگرى هم می‌داند؛ به آينده مى‏نگرند و به هدف‌ها و وظايف آتى توجه مى‏كنند و در واقع به چنين هدف‌هايى نياز دارند. ويژگى انسان است كه تنها با نگرش به آينده مى‏تواند زندگى كند. او در ادامه نظرياتش مى‏افزايد: بدون اعتقاد به آينده، «محمل معنوى» زندگى از ميان مى‏رود و روح و جسم به سرعت محكوم به فنا مى‏گردد. بايد براى ادامه زندگى دليلى داشت؛ در راه هدفى آتى كوشيد وگرنه زندگى معناى خود را از دست مى‏دهد. (كريمي، 1388: 166)
به نظر فرانكل، اعتقاد به آينده، هم عامل معناداشتن زندگى و هم عامل تداوم و استمرار آن است. چنين تعبيرى، نقطة اوج نظريات روان‌شناسان در اين زمينه است.
آلپورت نیز می‌گوید: راهنمای اشخاص بالغ، زمان حال و هدف‌ها و انتظارهایی است که از آینده دارند. افراد سالم به آينده مى‏انديشند و در آينده زندگى مى‏كنند. (همو: 15و 20)
تأثير مؤلفة امید در شخصیت انسان منتظر
الف) هدف‌مندی
اهداف انسان، مسیر حرکت وی را روشن می‌کنند. امید در زندگی موجب می‌شود انسان بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. انسان منتظر با امید به ظهور نور و عدالت در حقیقت، اهداف کلان زندگی خود و جامعه را با رویکرد به نصرت الهی، پیروزی و به‌روزی و غلبة حق بر باطل، گسترش عدالت و بالأخره فراگیری هدایت، لطف و رحمت مشخص می‌کند. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77)
آلپورت، از صاحب‌نظران علم شخصيت می‌گوید: اشخاص برخوردار از سلامت روان، فعالانه در پى هدف‌ها و اميدها و رؤياهاى خويشند و رهنمون زندگى‏شان، معناجويى و ايثار و حسن تعهد است. تعقيب هدف، هيچ‏گاه پايان نمى‏پذيرد. اگر هدفى را بايد كنار گذاشت، بايد بي‌درنگ انگيزة تازه‌ای آفريد. (كريمي، 1388: 20) از نظر آلپورت، جنبة اصلی شخصیت آدمی، مقاصد سنجیده و آگاه، یعنی امیدها و آرزوهای اوست. این هدف‌ها انگیزة شخصیت سالم قرار می‌گیرند. او کانون وجود آدمی را داشتن هدف‌های درازمدت می‌داند و بشر را از حیوان، سال‌مند را از کودک و در بسیاری موارد شخصیت سالم را از شخصیت بیمار متمایز می‌سازد. (Allport, 1955: 51) فرانکل نیز معتقد است اشخاص سالم همواره در تلاش برای رسیدن به هدف‌هایی هستند که به زندگی‌شان معنا می‌بخشد. (كريمي، 1388: 161)
ب) وحدت شخصیت
انتظار به منزلة آرمان، موجب تمركز افكار و نيروهاى آدمى مى‏شود؛ زيرا همة آنها ناظر به يك هدف، يعنى انتظار ظهور هستند و برای رسیدن به این هدف، انسان نیازمند برنامه‌ریزی و طراحی عملیاتی است تا بتواند با بهره‌گیری از تمامی سرمایه‌های وجودی خویش و استفادة بهینه از امکانات، گام‌به‌گام به مقصود نزدیک شود. در حقیقت امید به ظهور مهدی(عج) و آینده‌ای مطلوب، تمامی افکار و برنامه‌های آدمی را در یک جهت قرار می‌دهد و همین امر موجب وحدت شخصيت او مى‏گردد. وحدت شخصيت، از هرز رفتن توانايي‌ها و قابليت‌ها جلوگيرى مى‏كند و زمينة رشد و ظهور قدرتى شگرف و فوق‏العاده را فراهم مى‏كند؛ زيرا چنين وحدتى در درون آدمى، تضادهاى درونى را از ميان برمى‏دارد؛ همان تضادها كه برخى انسان‌ها را پيوسته رنج می‌دهد و توانشان را به شدت مى‏كاهد. (شرفی، 1385: 65 - 77) «كارن هورناى» (Karen Horney) از روان‌كاوان معاصر معتقد است بيشترين عامل اثرگذار در سلامت روانى اشخاص را بايد در پديدة تضادهاى درونى آنان جست‏ و چنان‌چه آنان بتوانند به گونه‏اى بر اين تضادها فائق آيند، ديگر موجبى براى اختلال در سلامت روانى آنان وجود نخواهد داشت. (هورنای، 1388: 29) در مقابل، باید گفت پراكنده بودن و متفرق بودن تلاش‌هاى انسان هيچ نتيجه‏اى در پى نخواهد داشت. اين معنا در قرآن كريم چنين آمده است:
إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى؛ (لیل: 4)
كه همانا تلاش شما پراكنده است.
آلپورت در بيان چنين رابطه‏اى تلاش براى آينده را سبب یگانگی و یک‌پارچگی كل شخصيت آدمی می‌داند. به عبارت ديگر، بنابر باور وی، مى‏توان با كوشش براى دست‌يافتن به مقاصد و رسيدن به هدف‌ها، جنبه‏هاى شخصيت را يك‌پارچه ساخت و جامعيت بخشيد. او ارزش‌ها را همراه با هدف‌ها بسیار مهم برای پرورش فلسفة یگانه‌ساز زندگی می‌داند. (كريمي، 1388: 16 و 32)
اریک فروم نیز شخصیت سالم را دارای جهت‌گیری بارور می‌داند و جهت‌گیری را گرایش یا نگرشی کلی می‌داند که همة جنبه‌های زندگی، یعنی پاسخ‌های فکری و عاطفی و حسی به مردم، موضوع‌ها و رویدادها را خواه در جهان و خواه در خود دربر می‌گیرد. (همو: 71)
مزلو نیز پراکندگی را نشانة کاستی گرفتن یا نازا ماندن رشد و کمال کامل انسانی می‌داند و معتقد است که وجود آن، انسان را از فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوه‌اش باز می‌دارد. او یگانگی و تمامیت را از ویژگی‌های انسان خواستار تحقق خود می‌داند. (Maslow, 1971)
ج) بینش
پس از تعیین اهداف کلان، امیدواری به انسان منتظر، بینشی عطا می‌کند که در مسیر خود بن‌بستی نمی‌بیند و همواره با خلاقیت و نوآوری راه‌های تازه‌ای را آزمون می‌کند. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77) امام سجاد(ع) فرمودند:
إنتظار الفرج من أعظم الفرج؛ (صدوق، 1405: 320: باب 31: ح2)
انتظار ظهور مهدی(عج) از بزرگ‌ترین گشایش‌هاست.
امید، همیشه دریچه‌های جدید به روی انسان می‌گشاید. فروم در این باره انسان سالم را آفریننده می‌داند و معتقد است وی قوة تعقلش را کاملاً پرورانده است. (كريمي، 1388: 71)
مزلو نیز معتقد است آفرینندگی از ویژگی‌هایی است که از خواستاران تحقق خود انتظار می‌رود. آنها اصیل و مبتکر و بدعت‌گرند. این آفرینندگی بیان سلامت روان و مربوط به شیوة ادراک و طرز واکنش به جهان است. (همو: 113 - 114)
به عقیدة راجرز نیز همة انسان‌هایی که دارای کنش و کارکرد کامل هستند بسیار خلاقند. (همو: 53)
از ویژگی‌های یاران مهدی(عج) قرار گرفتن در بالاترین درجة بینش است. این به واسطة معرفت عمیقی صورت می‌پذیرد که خداوند به آنان اعطا کرده است. امام سجاد(ع) در مورد قوت عقل و اندیشۀ یاران مهدی(عج) می‌فرمایند:
خداوند تبارک و تعالی آنان را چنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امام برای آنان به منزلة مشاهده و حضور درآمده است. (مجلسي، 1403: ج52: 122: باب22: ح3)
همان‌ که اریک فروم نیز در مورد انسان بارور معتقد است تفکر بارور مستلزم هوش و عقل و عینیت است. انگیزة متفکر بارور علاقة شدید به متعلق تفکر است. از متعلق تفکر خویش تأثير می‌گیرد و بدان علاقه‌مند است. میان متفکر و متعلق تفکر رابطة نزدیکی است که بر اساس آن شخص می‌تواند متعلق تفکر را به طور عینی، با احترام و توجه بررسی کند. تفکر بارور، به جای در نظر گرفتن اجزا و عناصر تجزیه شدة پدیدار مورد مطالعه، متوجه کل و تمامیت آن است. به اعتقاد فروم، لازمة همة کشفیات و بینش‌های عظیم تفکر سازنده است. (كريمي، 1388: 72) آلپورت نیز معتقد است افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌کنند. (همو:.14)
د) کار و تلاش
انسان منتظر چون امیدوار است، در راه رسیدن به هدف کار می‌کند و هر چه امیدش در این راه بیشتر باشد یقیناً سعی و تلاشش هم بیشتر خواهد بود؛ همان‌گونه که امام علی(ع) می‌فرمایند:
کلّ من رجا عُرِف رجاؤه في عمله؛ (شريف رضي، 1412: ج2: 56: خ160)
هر کس امید داشته باشد، این امید از عمل وی شناخته می‌گردد.
در این زمینه فرانکل معتقد است که ارزش‌های خلاق که با فعالیت آفریننده و زایا ادراک می‌شود، معمولاً ناظر به نوعی کار است. (كريمي، 1388: 161)
انتظار فرج، سکون و توقف نیست، بلکه کار و تلاش و تکاپو است و پسندیده‌ترین و بافضیلت‌ترین کارهاست:
أفضل أعمال أمّتی انتظار الفرج من الله عزّوجلّ؛ (صدوق، 1405: 644، باب55، ح3)
برترین کارهای امت من انتظار فرج از خداوند است.
همان که راجرز می‌گوید:
شخصیت سالم روند است، نه حالت بودن، مسیر است، نه مقصد، تحقق خود پیش می‌رود، هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد و وضعیتی ایستا ندارد. (Rogers: 1961, p186)
هم‌چنین تلاش منتظر نه حرکتی عادی، بلکه حرکتی مجاهدگونه است:
أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج؛ (مجلسي،‌ 1403: ج74: 141، باب7، ح26)
برترین جهاد امت من انتظار فرج است.
مزلو معتقد است که خواستاران تحقق، خود با ایثار یا حس تعهد به کار می‌توانند فرانیازها را به چنگ آورند یا متحقق سازند. (كريمي، 1388: 105 - 106)
به عبارتی انتظار فرج، انتظاری پویا و معطوف به هدف است؛ چرا که منتظر به جامعه‏اى مى‏انديشد كه تمامى وعده‏هاى انبيا و اوليا در آن به وقوع خواهد پيوست و از اين‌روى، تلاش مى‏كند تا به ميزان توانايى و درك مسئوليت خويش، در ساختن چنين جامعه‏اى سهيم باشد. از سوى ديگر، او مى‏داند كه براى چه تلاش مى‏كند و انگيزه‏اى آشكار، منطقى، معقول و دفاع‌پذیر دارد. بنابراين، تمامى تلاش‌هاى او به هدفى والا به نام «انتظار ظهور» معطوف مى‏شود و اين هدفى معنادار و ارزش‌مند است.
ويكتور فرانكل معتقد است در وجود انسان توانايي‌هايى نهفته كه جز در موقعيت‌هاى خاص، بروز و ظهور نمى‏يابند؛ موقعيت‌هايى نظير برخورد با سختي‌ها و تنگناها كه آدمى را به پويايى و تحرك وامى‏دارد و همين خودانگيزي‌ها، عامل تحقق خويشتن و خودشكوفايى است. (Frankl, 1962)
آلپورت نیز می‌گوید:
نمی‌توان شخص بالغ و سالمی را یافت که مهارت‌هایش را به کارش معطوف نساخته باشد. کار و مسئولیت به زندگی معنا و دوام می‌بخشد. بدون داشتن کاری مهم و ارزش‌مند و ایثار، تعهد و مهارت‌های کافی برای انجام دادن آن، رسیدن به بلوغ و سلامت روانی میسر نیست. (كريمي، 1388: 30 - 31)
منتظران واقعی مهدی(عج) مردان عملند؛ چرا که در آیة 105 سورة انبیاء در ترسیم ویژگی‌های یاران مهدی(عج) آمده است: يَأْمُرُونَ بِالْـمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْـمُنْكَرِ؛ امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و يُسَارِعُونَ فِي الْـخَيْرَاتِ؛ سبقت‌گیرنده در نیکی‌ها هستند.
فروم در این زمینه می‌گوید اشخاص سالم بارور، عمیقاً و با دل و جان سرگرم کارند، وسعت و گسترش می‌یابند و خصایص یکتای خود را می‌پرورانند. (همو: 84)
مؤلفة آمادگی
انتظار حالتی قلبی و روحی است؛ آماده شدن برای چیزی که توقع می‌رود. هر قدر انتظار شدیدتر باشد آماده شدن هم بیشتر می‌شود. (موسوي اصفهانی، 1421: ج2، 136) بُعد آمادگی برای ظهور امام عصر(عج) ناظر بر اعمال و رفتار و کرداری است که نشان‌دهندة تلاش در زمینه‌های ظهور امام زمان(عج) هستند و در ابعاد عملی چون صبر و پارسایی نمایان می‌شود. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77)
آلپورت نیز معتقد است اشخاص سالم می‌خواهند در راه تلاش برای ارضای انگیزه‌هایشان به عالی‌ترین سطوح مهارت و شایستگی دست یابند. (كريمي، 1388: 21)
تأثير مؤلفه آمادگی در شخصیت منتظر
الف) صبر
بنابر روایت «منتظران واقعی حضرت مهدی(عج) در راه تحقق آرمان‌های جهانی امام، مشکلات و مصائب فراوانی را به جان می‌خرند، ولی از سر اخلاص و تواضع عمل خود را هیچ می‌پندارند و به جهت هجوم سختی‌ها و تحمل مشقت‌ها، بر خداوند منت نمی‌گزارند.» (ابن‌ابی‌الحدید، بی‌تا: ج9، 129 -130)
از رسول اکرم(ص) نیز روایت شده است که به اصحاب خود فرمود:
گروهی بعد از شما می‌آیند که هر یک نفر از آنها ثوابش معادل ثواب پنجاه نفر از شماست؛ چرا که شما به مشقت‌های آنها مبتلا نشدید و به اندازة آنها صبر ننمودید. (بنی‌هاشمی، 1386: 299)
کتاب مکیال المکارم دوازده نشانه برای درجة کامل انتظار بیان فرموده است. برای نمونه آورده:
منتظر در انتظار محبوب خود صبر بر شدّت‌ها و سختی‌ها نماید و آنها را در جنب این امر بزرگ سهل و سبک شمارد. (همو: 298)
روایات نشان می‌دهند که استقامت در برابر مشکلات دوران غیبت، شرط آمادگی برای انتظار تا ظهور است و فرد منتظر با ناراحتی و افزایش تنش روبه‌روست.
فرانکل معتقد است که جست‌وجوی معنا می‌تواند وظیفه‌ای آشوبنده و مبارزه‌جویانه باشد و تنش درونی را بیفزاید نه آن‌که بکاهد. در واقع، فرانکل این افزایش تنش را شرط لازم سلامت روان می‌داند و می‌گوید: شخصیت سالم در سطح معینی از تنش است؛ سطحی میان آن‌چه بدان دست یافته یا به انجام رسانده و آن‌چه باید بدان دست یابد یا به انجام رساند، یعنی فاصله‌ای میان آن‌چه هست و آن‌چه باید بشود. (كريمي، 1388: 161)
مزلو نیز معتقد است افراد کاملاً سالم خواستار متحقق ساختن استعدادهای بالقوه خود و شناختن و فهمیدن دنیای پیرامونشان هستند. در این حالتِ فراانگیزش، شخص در تلاش جبران کمبودها یا کاهش تنش نیست. کمال مطلوب، افزایش تنش از راه تجربه‌های تازه و مبارزه‌جویانه و گوناگون است. (همو: 97)
آلپورت نیز معتقد است تنها از راه همین تجربه‌ها و خطرهای تنش‌زاست که بشر می‌تواند ببالد. (همو: 17)
ب) کسب فضایل اخلاقی (پارسایی)
از پي‌آمدهاى طبيعى و منطقى آمادگی برای ظهور، کسب فضایل اخلاقی و شایستگی‌های فردی برای همراهی حضرت است. در حقیقت، براى تحقق اين مهم، منتظر، نه‌تنها می‌کوشد به واجبات عمل کند و محرمات را ترک گوید، بلكه از هر غفلتى نيز می‌پرهیزد و این امر، مستلزم پارسایی، زهد و تقواست و شایستگی در پرتو عمل صالح می‌خواهد. (شرفی، 1382: 22 - 30) مؤلف کتاب گران‌قدر مکیال می‌گوید:
مؤمنی که در انتظار آمدن مولایش است، هر قدر انتظارش شدیدتر می‌شود، تلاشش برای آماده شدن از طریق ورع و اجتهاد و پاک کردن نفس خود از اخلاق ناپسند و کسب اخلاق پسندیده افزایش می‌یابد. (موسوي اصفهانی، 1421: ج2، 136)
امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
برای صاحب‌الامر، غیبتی طولانی است. در این دوران، همه باید تقوا پیشه کنند و به دین خود چنگ زنند. (نعمانی، 1422: 174: ح11)
هم‌چنین می‌فرماید:
من سرّ أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الأخلاق؛ (همو: 207، باب 11، ح16)
هرکس دوست دارد در شمار اصحاب حضرت قائم(عج) باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه سازد و به اخلاق نیکو رفتار کند.
با توجه به این روایات می‌توان نتیجه گرفت که دست‌آورد انسانى تابع ارادة اوست تا با عقل و هشیاری رفتار خویش را هدایت کند و مسئول سرنوشت خود باشد، همان‌طور که اریک فروم انسان سالم را حاکم و عامل خود و سرنوشت خود می‌داند. (كريمي، 1388: 71)
اوامر و نواهى در آيات ‏و روايات دربارة ‏مؤمنان و منتظران واقعی، به اعتبار همين اصل اساسى يعنى قبول اراده و اختيار در انسان و تأكيد بر بعد هشيارى براى «شدن‏» انسان است. (آذربايجانى، 1375: 6 - 22) آیة 21 سورة نور نیز بر همین امر تأکید می‌کند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ؛ (نور: 21)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، پاى از پى گام‌هاى شيطان منهيد.
آلپورت سائق انسان‌های سالم را کشمکش‌های ناآگاه نمی‌داند و معتقد است شیاطین درون، رفتار آنان را تعیین نمی‌کنند، بلکه افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌کنند و از نیروهایی که آنها را هدایت می‌کنند کاملاً آگاهند و می‌توانند بر آنها چیره شوند. (كريمي، 1388: 14)
منتظران واقعی امام عصر(عج) تنها به آماده کردن خود برای استقبال از ایشان و پیوستن به حضرتش راضی نمی‌شوند، بلکه خود را موظف می‌دانند این آمادگی را در سایر مؤمنان نیز ایجاد کنند و در حقیقت به تربیت منتظران واقعی بپردازند؛ چرا که امام رضا(ع) می‌فرمایند:
خدای متعال اهل عافیت را مکلف فرموده است به امور کسانی که از بیماری مزمنی رنج می‌برند و گرفتاری دارند، رسیدگی نمایند. (صدوق، 1378: ج2، 89)
صحت و عافیت در انسان، هم به بدن او مربوط می‌شود و هم به روحش. از همین روی است که علی(ع) می‌فرمایند:
پیش از آن‌که به نادانان بگویند چرا نرفتید یاد بگیرید، به دانایان می‌گویند: چرا یاد ندادید؟ (بنی‌هاشمی، 1386: 286)
لذا در روایت آمده است:
من أصبح لا یهتمّ بأمور المسلمین، فلیس بمسلم؛ (كليني، 1363: ج2: 163: ح1)
کسی که صبح از خواب بیدار شود و به فکر مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.
در حقیقت شناخت حقوق برادران دینی و ادای آنها، از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است که باید آن را جزو مهم‌ترین مصادیق فرج برای مؤمن منتظر فرج به شمار آورد. (بني‌هاشمي، 1386: 288) لذا امام باقر(ع) دربارة دستگیری از ضعیفان، به منتظران مهدی(عج) این‌گونه سفارش می‌کنند:
توان‌گران به ضعفا و بیچارگان یاری رسانند و به فقرا و مستمندان عطوفت ورزند و اگر چنین باشد و قبل از قیام قائم ما از دنیا برود، شهید خواهد شد. (طوسی، 1414: 231 - 232، مجلس نهم، ح2)
امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
اصحاب قائم به گونه‌ای با هم معاشرت می‌کنند، گویا از یک پدر و مادر هستند. (بحرانی، 1419: ج2، 23 - 24)
آلپورت وجدان بالغ را حاکی از حس وظیفه‌شناسی وی به خود و دیگران می‌داند که شاید از ارزش‌های دینی یا اخلاقی ریشه گرفته باشد. از دیدگاه او شخصیت سالم متوجه دیگران است و به هیچ روی خود‌مدار نیست. (كريمي، 1388: 33 و 35)
اریک فروم مطلوب‌ترین راه را ایجاد حس برادری به هم‌نوعان ‌می‌داند. وی معتقد است که احساس ارتباط و عشق و توجه و مشارکت در جامعه، این حس هم‌بستگی با دیگران، نیاز ریشه داشتن، ارتباط و وابستگی به جهان را ارضا می‌کند. (همو: 67)
مزلو می‌گوید:
خواستاران تحقق خود، به همة انسان‌ها عمیقاً احساس هم‌دلی و محبت دارند و در عین حال آمادة کمک به بشریت هستند. آنها به دیگران به‌ویژه کودکان، مهربان و شکیبا هستند. (همو: 11 و 110)
مؤلفة اشتیاق
بُعد عاطفی انتظار که در حقیقت نقطۀ اوج انتظار و گرمی و حرارت آن به شمار می‌آید، اشتیاق است. هرچه آتش این اشتیاق در وجود منتظر بیشتر شعله‌ور شود، مفارقت دوست مشکل‌تر و تلخ‌تر خواهد شد و غم و اندوه فراوان‌تری به دنبال خواهد داشت چنان‌که به بکاء، جزع و ندبه منجر می‌شود. (فقيه ايماني، 1384: 134)
تأثير مؤلفة اشتیاق در شخصیت منتظر
الف) عشق و محبت
امام رضا(ع) فرمود:
ألأنیس الرّفیق و الوالد الشّفیق و الأخ الشّقیق...؛ (كليني، 1363: ج1: 200: ح1)
امام، همدم و رفیق، پدر و مهربان... است.
در دعای ندبه آمده است:
بنفسی أنت من مغیّبٍ لم یخل منّا ... عزیزٌ علیّ أن أری الخلق و لا تُری و لا أسمعُ لك حسیساً و لا نجوی ... لیت شعري أین استقرّت بك النّوی بل أیّ أرضٍ تقلّك أو ثری أ برضوی أم غیرها أم ذي طوی؛
جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست! ... چه‌قدر بر من جان‌کاه است که مردم را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم ... ای کاش می‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جای دیگر و یا در ذی‌طوی هستی...؟
به راستی منتظر عاشقی است که به‌ دنبال یار می‌گردد و با شور و شوق همه جا را در طلبش جست‌و‌جو می‌کند.
آلپورت معتقد است شخص سالم از نظر روانی، به پدر، مادر، فرزندان، همسر یا دوستان نزدیکش عشق و محبت نشان می‌دهد. این توانایی، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد محبوب خود احساسی اطمینان‌بخش نشان می‌دهد و به آسودگی و شادمانی او به اندازة خوشی و آسایش خودش اظهار علاقه می‌کند. (كريمي، 1388: 28)
فرانکل نیز معتقد است ویژگی دیگر انسان‌های از خود فرارونده توانایی ایثار و دریافت عشق است. عشق، هدف نهایی انسان است. رستگاری از راه عشق و در عشق است. با ایثار عشق به دیگری می‌توان خصایل و ویژگی‌های ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافته‌اند. (همو: 167)
ب) چشم به راه بودن
منتظر واقعی کسی است که برای رسیدن یار لحظه‌شماری می‌کند؛ یعنی به او عشق می‌ورزد، با او سخن می‌گوید و با چشم‌های نگران، به دوردست می‌نگرد تا شاید او را ببیند و بیابد.
در زیارت آل‌یاسین آمده است:
السّلام علیك حین تقوم السّلام علیك حین تقعد السّلام علیك حین تقرء و تبیّن السّلام علیك حین تصلّي و تقنت السّلام علیك حین ترکع و تسجد...؛
سلام بر تو آن‌گاه که می‌ایستی، سلام بر تو آن گاه که می‌نشینی، سلام بر تو هنگامی که قرآن می‌خوانی و بیان می‌کنی، آن‌گاه که نماز می‌گزاری و قنوت می‌بندی، سلام بر تو چون به رکوع می‌روی و سجده می‌کنی... .
یعنی در همۀ احوال دلم با تو و چشمم به راه توست. از همین روی، مؤلف کتاب مکیال المکارم در مورد برخی نشانه‌های انتظار کامل می‌فرماید:
«اول. آن‌که شخص منتظر دائماً محزون و غمگین است، در زمان فراق محبوب خود؛
دوم. گریان بودن در انتظار آن حضرت؛
سوم. همیشه به یاد آن حضرت بودن و آنی خود را از ذکر و فکر او فارغ نگذاشتن؛
چهارم. چون انتظار و مقام محبت شدید شد، خواب و خوراک شخص کم می‌شود، بلکه کار به جایی می‌رسد که از هیچ چیز از امور خود روی برنمی‌گرداند؛
پنجم. چون انتظار کامل شد، شخص از هیچ چیز دنیا لذت نمی‌برد، بلکه لذت او منحصر به ذکر محبوب می‌شود.» (بني‌هاشمي، 1386: 298)
آلپورت شخصیت سالم را لزوماً شخصیت بی‌خیال و شاد نمی‌داند. در واقع، او معتقد است زندگی شخص سالم چه‌بسا سخت و تلخ و آکنده از درد و رنج باشد. (كريمي، 1388: 18)
قصد قربت در انتظار فرج امام عصر(عج)
اساسی‌ترین ویژگی منتظر واقعی معرفت عمیق به خداوند متعال است. (احمدی سعدی و فرزاد فرد، بي‌تا: 194) قرآن کریم در مورد ویژگی‌های یاران مهدی(عج) می‌فرماید:
يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّـهِ؛ (مائده: 54)
در راه خدا جهاد مى‏كنند.
يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ؛ (مجادله: 22)
به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند.
امام علی(ع) نیز می‌فرمایند:
مردانی که خدا را آن‌چنان که شایسته است، شناخته‌اند و آنان یاوران مهدی در آخرالزمانند. (مجلسي، 1403: ج57، 229، ح56)
انتظار فرج، بندگی خداوند متعال است و در این مسیر باید همان‌گونه حرکت کرد که خداوند اراده می‌کند و این نوع انتظار است که والاترین عبادت محسوب می‌شود: «أفضل العبادة إنتظار الفرج.» (قندوزی، 1416: ج3: 397، ح51)
به عبارتی قصد تقرب به ساحت قدس خداوند متعال يا محبت و رضاى او، انگيزة اصلى انسان منتظر است. اين انگيزه‏اى است فرارونده از خود، ولى در عين حال داراى جهت‌گيرى كاملاً مشخص، يعنى به سمت‏ بالاترين مبدأ آفرينش است.
اين انگيزه از امور عبادى شروع مى‏شود و دايرة آن مى‏تواند تمام گسترة زندگى مؤمن منتظر را فرا بگيرد. اگرچه اين قسمت با نظرية «فرانكل‏» مشابهت‌هايى دارد، او معنايابى را در امور ديگرى مثل رنج، عشق، و خلاقيت ترسيم مى‏كند كه الزاماً جهتى فرارونده به سوى مبدأ اعلاى الهى مورد نظر او نيست. (آذربايجانى، 1375: 6 - 22)
امام علی(ع) نیز در وصف یاران مهدی(عج) می‌فرمایند:
خداوند دل‌های آنان را به هم نزدیک می‌کند. آنها از هیچ کس ترسان نمی‌شوند و از این‌که‌ کسی به آنها بپیوندد شادمان نمی‌گردند. (احمدي سعدي و فرزادفرد، بي‌تا: 192)
امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:
خوشا به حال شیعیان قائم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمان‌بردار او؛ آنان اولیای خدا هستند؛ همان‌ها که نه ترس آنها را فرا می‌گیرد و نه اندوهگین می‌شوند. (صدوق، 1405: 357، باب 33، ح54)
روایات فوق بر نقش داشتن بُعد ناهشيار انسان در تشكيل شخصيت او و تعيين ساختارهاى وجودى او اشاره می‌کنند. اگر چه تعابير موجود در متون اسلامى، با ابعاد ناهشيار فرويدى مناسبتى ندارد، نزديكى ‏خاصى با «ضمير ناهشيار» يونگ دارد؛ زيرا از نظر وى محتواى ضمير ناهشيار، شامل خدا، روح و نيروهاى غيبى مى‏شود: «اين مفهوم معادل است ‏با نمود روح، نفس، خدا، سلامت و... هم‌چنين حالات نفسانى كه با هيجان شروع مى‏شود.» (آذربايجانى، 1375: 6 - 22)
‏نمونه‏هايى از اين نداهاى ناهشيار يا تأثيرات ناهشيار در قرآن کریم نیز وجود دارد:
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمـُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً؛ (فتح: 4)
اوست آن كس كه در دل‌هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند.
به عبارت دیگر باید گفت در مکتب انتظار مجموعه عوامل دخيل در شكوفايى انسان، صرفاً عوامل هشيار ارادى و محيطى و... نیستند، بلكه عوامل ناهشيار و ماوراء طبيعى نيز مى‏توانند در اين زمينه نقش داشته باشند. بايد متذكر شد اين مقايسه بدين معنا نيست كه تفسير روان‌شناختى يونگ، براى وجود خدا و نيروهاى ماوراء طبيعى نيز پذیرفته می‌شود.
نتيجه
در پایان به طور طبقه‌بندی شده، نظرات تطبيقی مکتب انتظار دربارة شخصيت مطلوب و سالم ارائه می‌شود:
انگيزش: قصد تقرب به ساحت قدس خداوند متعال يا محبت و رضاى او، انگيزة اصلى انسان منتظر است. اين قسمت با نظريه «فرانكل‏» مشابهت‌هايى دارد.
تأكيد بر هشيار يا ناهشيار: تأكيد بر هر دو است، لكن تأكيد اصلى بر بخش هشيار انسان است كه ‏نمود اصلى ‏آن همان اراده و كوشش در راه امور اختيارى است. در اين قسمت مى‏‌توان گفت نظرات روان‌شناسان مذكور با دیدگاه مکتب انتظار تقريباً مشترك است. از طرفى قرائنى هم بر نقش داشتن بعد ناهشيار انسان در تشكيل شخصيت او و تعيين ساختارهاى وجودى او، در آيات و روايات دیده می‌شود. این نزدیکی خاصی با «ضمیر ناهشیار» یونگ دارد.
تأكيد بر گذشته، حال يا آينده: تأكيد اصلى بر زمان حال است و از اين جهت مى‏توان گفت ديدگاه روان‌شناسان مذكور، خصوصاً ديدگاه پرلز كه بر زمان و اين مكان تأكيد بسيار دارد، با ديدگاه مکتب انتظار تقريباً مشترك است، اما با وجود این در روايات و آيات نشانه‏هايى از تأثير گذشته و نقش آينده در ساختن شخصيت مطلوب مشاهده می‌شود.
تأثير گذشتة فرد از نظر اسلام و در نتیجه از دیدگاه مکتب انتظار ‏مورد ترديد نيست، ولى مهم اين است که انسان مؤمن در اسلام، هيچ‌گاه اسير دست‏بسته گذشته خود نيست و با اراده و اختيار آگاهانه خود مسير كمال و تعالى خود را برمى‏گزيند. این قسمت با نظریات آلپورت، راجرز، مزلو، فرانکل و پرلز مطابقت دارد.
نقش آينده را نيز در جهاتى می‌توان مشاهده کرد:
یکم. مکتب انتظار، داشتن هدف را در رشد و كمال انسان مؤثر مى‏داند؛
دوم. داشتن اميد صادق و مطابق با واقع، خصوصاً اگر اميد به لطف و رحمت ‏پروردگار باشد هيچ محدوديتى ندارد.
این قسمت نیز با نظریات آلپورت، یونگ و فرانکل تقریباً مطابقت دارد.
تأكيد بر افزايش يا كاهش تنش: نظر مکتب انتظار در اين زمينه، افزايش تنش براى فعاليت فردى و اجتماعى است که با نظریات آلپورت، راجرز، مزلو و فرانکل مشترک است.
نقش كار و هدف‌ها: از دیدگاه مکتب انتظار، «كار» در شكوفايى استعدادهاى انسان امرى مهم و ضرورى است. اين قسمت ‏با نظرات آلپورت، مزلو و فرانكل مطابقت دارد.
احساس مسئوليت دربارة ديگران: اسلام و در نتیجه مکتب انتظار به طور جدى بر اين امر تأكيد دارد. این قسمت نیز با نظریات آلپورت، فروم، مزلو و فرانکل مشترک است.
ماهيت ادراك: استخراج ديدگاه مکتب انتظار در اين محور نيازمند تأمل بيشتر است.
منابع
1. آذربايجاني، مسعود، «انسان كامل (مطلوب) از ديدگاه اسلام و روان‌شناسي» فصل‌نامه حوزه و دانشگاه، تهران، سال سوم، ش9، زمستان 1375ش.
2. ـــــــــــــــ ، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، سخن‌رانی‌ها و مقالات چهارمین گفتمان مهدویت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامي، 1385ش.
3. ابن ابی‌الحدید، عبدالحميد بن محمد، شرح نهج‌البلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مؤسسه اسماعیلیان، بی‌تا.
4. احمدی سعدی، عاطفه؛ فرزاد فرد، سمیه، تنها راه (چهارده گفتار پیرامون شناخت حضرت مهدی(عج))، شیراز، نشر بیناد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، چاپ سوم، بی‌تا.
5. ادیبی، حسین، زمینه انسان‌شناسی، تهران، نشر لوح، 1356ش.
6. اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، تحقیق: سید علی عاشور، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1421ق.
7. ال اتکینسون، ریتا، زم‍ی‍ن‍ه‌ روان‌شناسي ه‍ی‍ل‍گ‍ارد، ترجمه: محمدتقی براهنی، ‏ تهران، انتشارات رشد، 1378ش.
8. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق: مؤسسة البعثة، بیروت، مؤسسة البعثة، چاپ اول، 1419ق.
9. بندر ریگی، محمد، المنجد، تهران، انتشارات ایران، بی‌تا.
10. بنی‌هاشمی، محمد، سلوک منتظران، تهران، نشر منیر، چاپ پنجم، 1386ش.
11. بهرامی احسان، هادی، «بررسی نقش انتظار و اعتقاد به مهدویت در تحکیم ارزش‌های دینی»، وب‌سايت منجي (www.monjee.com)، قم، پژوهشکده انتظار نور، بي‌تا.
12. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
13. رفيعي، بهروز، آراي دانش‌مندان مسلمان در تعليم و تربيت و مباني آن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1371ش.
14. شرفی، محمدرضا، «مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار»، ماه‌نامۀ موعود، ویژه‌نامۀ تربیت مهدوی، سال هفتم، ش38، تابستان 1382ش.
15. شريف رضي، محمد بن حسين، نهج‌البلاغه، شرح: محمد عبده، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1412ق.
16. شفیعی سروستانی، ابراهیم، فرهنگ انتظار (شیعه، انتظار و تکالیف منتظران)، تهران، نشر موعود، 1380ش.
17. شولتس، دوآن، روان‌شناسی کمال، ترجمه: گیتی خوش‌دل، تهران، نشر پیکان، چاپ سیزدهم، 1385ش.
18. صدوق، محمد بن علي بن بابويه، الخصال، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق.
19. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
20. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، کمال‌الدین و تمام النعمة، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین 1405ق.
21. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، انتشارات دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق.
22. ـــــــــــــــــــــ ، الغیبة، تحقیق: شیخ عبادالله طهرانی، چاپ اول، 1411 مؤسسه معارف الاسلامیة قم.
23. فقیه ایمانی، محمدباقر، شیوه‌های یاری قائم آل محمد، قم، نشر عطر عطرت، 1384ش.
24. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق: سید طیب موسوی جزائری، نجف، منشورات مکتبة الهدی، 1387ق.
25. قندوزی، سليمان بن ابراهيم،‌ ینابیع المودة لذوی القربی، تحقیق: سید جمال أشرف، قم دارالاسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1416ق.
26. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، تهران، نشر دانشگاه پیام نور، 1388ش.
27. کلینی، محمد بن يعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ پنجم، 1363ش.
28. متقي هندی، علي بن حسام‌الدين، کنز العمال، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.
29. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق: محمدباقر بهبودی، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق.
30. محمدی ري‌شهري، محمد، ميزان الحكمة، ترجمه: حميدرضا شفيعي، قم، انتشارات دارالحديث، چاپ چهارم، 1383ش.
31. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، انتشارات انوار الهدی، چاپ اول، 1422ق.
32. واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1377ش.
33. هورنای، کارن، تضادهای درونی ما، ترجمه: محمدجعفر مصفّا، تهران، نشر بهجت، 1388ش.
34. Allport, G, Becoming: Basic Consideration for a Psychology of Personality New Haven: Yale University press, 1955.
35. Frankl, V, Mans Search for Meaning: An Introduction to Logotherapy. Boston: Beacon press,1962.
36. Maslow, A. H, The Farther Reaches of Human Nature: New York: Viking, 1971.
37. Rogers, C.R, On Becoming a Person: ATherapists View of psycho therapy, Boston: Houghton,Mifflin,1961.
https://ayandehroshan.ir/vdcfiedjaw6dy.giw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما